96 شد!!!؟!

ساخت وبلاگ
سلام آقاجونم اقاجون بد اخلاق دوست داشتنی ام روی تخت بیمارستان داره ذره ذره اب میشه گوشتی به تنش نمونده پوست و استخوان خالص آقاجونم اقاجون بداخلاق دوست داشتنی ام که تا 8 سالگی پیششون زندگی میکردم و همی 96 شد!!!؟!...ادامه مطلب
ما را در سایت 96 شد!!!؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baran6471 بازدید : 75 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 15:13

بسم الله الرحمن الرحیم موضوع: تابستان خود را چگونه گذراندید ما امسال تابستان بسیار گرم و خوبی داشتیم امسال آب در رودخانه زاینده رود جریان داشت ولی ما اصلا به چشمه های اطراف نرفتیم حتی چادگان هم نرفتیم 96 شد!!!؟!...ادامه مطلب
ما را در سایت 96 شد!!!؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baran6471 بازدید : 88 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 15:13

سلام من نمیدونم دقیقا به کی سلام میکنم!!!!خدایا ای خدای بزرگ یا آقاجونم را شفاش بده یا ببرش آخه چرا اینقدر هم خودشو هم پسراش رو اذیت میکنی بیشتر نگران بابام هستم تا اقاجونم .... اخه بابام هم باید غصه 96 شد!!!؟!...ادامه مطلب
ما را در سایت 96 شد!!!؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baran6471 بازدید : 86 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 15:13

اول مهر دوست داشتنی امروز به خودم که اومدم دیدم بچم لباس پوشیده داره میره پیش دبستانی انگار همین دیروز بود خودم منتظر سرویس که یه پیکان سبز لجنی بود وای میسادم سرکوچه پسر همسایمون هم اونطرف کوچه وایمی 96 شد!!!؟!...ادامه مطلب
ما را در سایت 96 شد!!!؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baran6471 بازدید : 74 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 15:13

اصلا هولم حالم دست خودم نیست دیگه فقط میخام برم امروز جمعه است دیروز چهلم اقاجون بود شب که خونشون بودم از کلی کارهام عقب افتادم امروز علیرضا و من تو خونه تنهاییم و خیلی اذیت میکنه زوری یه ناهار درست ک 96 شد!!!؟!...ادامه مطلب
ما را در سایت 96 شد!!!؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baran6471 بازدید : 114 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 15:13

 سلاماین روزها اندازه تمام اسمونا خسته ام یعنی خوابم میاد از وقتی از کربلا اومدیم یه خواب راحت نرفتم که خستگی سفر ازم بیرون بره تازه خسته تر هم شدم ده روزه این پسر کوجولو مریضه دختری هم.... بیخیال این 96 شد!!!؟!...ادامه مطلب
ما را در سایت 96 شد!!!؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baran6471 بازدید : 93 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 15:13

سلام امروز هم کتابم را تموم کردم البته زودتر از اینا باید میخوندم ولی خب کم کاری کردمواقعا حساب روز قیامت سخته امروز کنسلی تاکسی که پیارسال باردار بودم و نرفتم را اتداختم صندوق صدقات زنگ زدم آژانس گفت 96 شد!!!؟!...ادامه مطلب
ما را در سایت 96 شد!!!؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baran6471 بازدید : 93 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 15:13

امروز 14 بهمن هست 

پنجشنبه 12 بهمن بود و من خبری بهم رسید که در کمال ناباوری و گنگی تا الان دارم سر میکنم

خبری که به هیچکس جز همسرم ندادم...

نمیدونم خوشحال باشم یا نه ولی خدا را شکر کردم

ولی میدونم شاهد تغییرات اساسی توی زندگیم هستم.

دخترم را چجوری بهش بگم؟؟؟

فعلا تا سه چهار ماه دست نگه میدارم و این راز را تو دلم نگه میدارم ببینم امید به خدا چی میشه!!!!!

96 شد!!!؟!...
ما را در سایت 96 شد!!!؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baran6471 بازدید : 93 تاريخ : دوشنبه 15 بهمن 1397 ساعت: 9:00

چه سوت وکور وقتی میام اینجا

دیگه آخرای ساله ...هعییی چه سالی بود خیلی پرتنش بود

همه از موضوع بچه دوم باخبر شدن...هیچ وقت نشد یه حرف یا یه چیزی را پیش خودم نگهم دارم...اینم یکی از نقطه ضعف هامه...

ولی صبرکن....کسی از این وبلاگم خبرنداره خوشبختانه

دوست ندارم سال نو تو شهر و خونم باشم ایکاش میشد رفت جایی...

خدایا شکرت بابت همه چیزهای خوبی که بهم دادی 

96 شد!!!؟!...
ما را در سایت 96 شد!!!؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baran6471 بازدید : 77 تاريخ : دوشنبه 15 بهمن 1397 ساعت: 9:00

سلام  دوباره جاموندم باز سال نو شد من اینجا یادم رفت ولی خوبه ایکاش یسری چیزا همینجوری یادم میرفت فک میکنم سال خوبی داشته باشم دارم با خودم کنار میام  من تغییر دوست دارم گاهی اوقات لازمه مگیند سخته ول 96 شد!!!؟!...ادامه مطلب
ما را در سایت 96 شد!!!؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baran6471 بازدید : 99 تاريخ : دوشنبه 15 بهمن 1397 ساعت: 9:00